گفته می شود در قیامت همه ی اعضا و جوارح انسان می توانند سخن بگویند و اگر زبان ما به اشتباهات مان اعتراف نکند، هریک از اعضا و جوارح ما می تواند حرف بزند و دردِ دلی که از رفتارهای ما دارد بیان کند. فکرش را بکنید چه شود اگر در روز قیامت، اعضای بدن ما شروع کنند به گِله و شکایت!!

مثلاً عینکی ها ناگهان با شکایت دماغ مبارک شان مواجه شوند که به درگاه خداوند متعال شاکی شود که چرا عمری جور چشم را کشید و مجبور بود سنگینی وزن عینک را تحمّل کند! شاید عینکی ها در آن گیرودار بگویند: «دماغ عزیز! چاره چی بود؟ عینک نمی زدم و با درو و دیوار برخورد می کردم که بیش تر به ضرر خودت بود!» چه بسا دماغِ شاکی جواب بدهد: «چرا لنز نمی گذاشتی تا من مجبور نشوم عمری زیر بار عینک باشم؟» البته این مثال فقط برای شوخی بود.

 بدتر از این شکایت گوش است که یقه ی خیلی ها را خواهد گرفت که چرا ما را مجبور کردی همیشه علاوه بر این همه سروصدای خانه و مدرسه و خیابان و...، به صدای ویران کننده ی موسیقی های گوش خراش، گوش بدهیم و بدتر از همه، هدفون های بزرگ با صدای فول استریو را در ما چپاندی که تا در برابر امواج این صداها چون بید بر خود بلرزیم!؟

به هر حال مسئله ی موسیقی در این روزگار برای خیلی از افراد، به خصوص جوانان و نوجوانان، از تفریحات و جذّابیت های جدّی است که به همین دلیل لازم است به احکام شرعی آن توجه بیش  تری داشته باشیم.
 

یک کلام، حلال یا حرام؟

عده ای می گویند : «آقا! خیال ما را راحت کن، یک کلام ختم کلام؛ موسیقی از نگاه دین اسلام حلال است یا حرام؟» ما هم می گوییم: جواب این سؤال یک کلمه ای نیست؛ بلکه چند جمله ای است؛ یعنی در یک تقسیم بندی ساده می‌توان گفت: انواع موسیقی‌ها یا ساز و آوازها به سه گروه مشخص تقسیم می‌شوند:

1.  موسیقی حلال و مشروع که تردیدی در جواز گوش دادن به آن نیست.

2. ساز و آواز حرام و نامشروع که تردیدی در حُرمت گوش دادن به آن نیست.

3. موارد مشکوک و لبِ مرز که هم به حرام بودن آن‌ها یقین نداریم و هم نمی‌توانیم صددرصد آن‌ها را حلال بدانیم.

با این تقسیم بندی روشن می شود که دغدغه ی اول ما شناخت موارد حلال و حرام قطعی است و در مرحله ی بعد، تشخیص تکلیف شرعی در مورد موسیقی های مشکوک و رسیدن به یک قاعده و قانون مشخص برای رفتار مناسب در وقت برخورد با قسم سوم صداها و آهنگ ها.

روشن است که هر نوع رفتار و عکس العمل ما در مورد گوش دادن یا ندادن به یک موسیقی یا امر به معروف و نهی از منکر در این رابطه، به این امر بستگی دارد که ابتدا خودمان بدانیم مرز دقیق موسیقی های حلال و حرام چیست و به قول معروف، بی گدار به آب نزنیم و بی دلیل بر خودمان و دیگران سخت نگیریم.

فقط بابت تذکّر

قطعاً دوستان عزیز و مخاطبان فهمیده نشریه ی باران، تکلیف برخورد با موارد حرام موسیقی را می دانند و نیازی به توضیح بیش تر نیست؛ اما از آن‌جا که روزگار، بد روزگاری شده و همه چیز، حتی مسائل بدیهی به توضیح نیاز دارد، ما هم محض احتیاط و فقط بابت تذکّر و یادآوری عرض می کنیم:

اگر در جایی مثلاً عروسی دختردایی مادر‌مان یا جشن تولد هم کلاسی برادرمان نشسته بودیم و ناگهان صدای بلند یک خواننده ی ناشناس از بلندگوها شنیده شد که شعرهای بی ادبانه و مطالب مزخرف را با آهنگی که ضربان قلب ما را افزایش می دهد و انسان را به حرکات موزون وامی دارد، دیگر تکلیف روشن است که این همان موسیقی حرام است که شدیدترین روایات در مورد مضرات شنیدن آن صادر شده و آثار منفی آن بر روح انسان از طرف علمای بزرگ اخلاق همواره تذکر داده شده و در نتیجه باید جلوی پخش این موسیقی حرام را گرفت یا به قول بچه ها زود فِلنگ را بست و آن جشن گناه آلود را ترک کرد.  

البته این طرف سکّه را هم باید دید که اگر موسیقی حلالی در جایی در حال پخش بود، هیچ دلیلی بر تَنگ کردن خُلق افراد حاضر و توهین کردن به خواننده و نوازنده و شنونده را نداریم و اگر خودمان مایل به شنیدن نبودیم، می توانیم محترمانه جمع را ترک کنیم و البته این ترک جلسه را هم نباید به دین و احکام فقهی نسبت ندهیم.
پس با بیان این مقدمات، ضرورت درک دقیق موارد حلال و حرام موسیقی برای همه روشن شد که ان شاءالله در شماره های بعد به طور مفصّل به جزئیات این احکام خواهیم پرداخت.

نویسنده: روح الله حبیبیان

منبع: مجله باران